علمی ، فرهنگی ، هنری
هر چه می خواهید بیابیدعلمی ، فرهنگی ، هنری
هر چه می خواهید بیابیدنمی خواهم به جز من دوست دار دیگری باشی
نمی خواهم
نمی خواهم به جز من دوست دار دیگری باشی
نمی خواهم برای لحظه ای حتی به فکر دیگری باشی
نمی خواهم صفای خنده ات را دیگری بیند
نمی خواهم کسی نامش،بر لبهای تو بنشیند
نمی خواهم به غیر از من بگیرد دست تو دستی
نمی خواهم کسی یارت شود در راه این هستی
بهش نگین که من چقدر دوستش دارم
بهش نگین که من چقدر دوستش دارم
برای بردن دلش کوه را رو شونم می زارم
بهش نگین دیونه چشاش شدم مست
همه شیطونیهاش عاشق خنده هاش شدم
اگه بفهمه عاشقم می ره و پیداش نمی شه
کی می دونه عاقبت این دل زارم چی میشه؟
اگه بگم دوستش دارم قلبش را پنهون می کنه
پیش چشای عاشقم رقیب مهمون میکنه
دلمان خوش است که می نویسیم
دلمان خوش است که می نویسیم
و دیگران می خوانند
و عده ای می گویند
آه چه زیبا و بعضی اشک می ریزند
و بعضی می خندند.
دلمان خوش است
به لذت های کوتاه
به دروغ هایی که از راست بودن قشنگ ترند
به اینکه کسی برایمان دل بسوزاند
یا کسی عاشقمان شود
با شاخه گلی دل می بندیم
و با جمله ای دل می کنیم.
دلمان خوش می شود
به برآوردن خواهشی و چشیدن لذتی
و وقتی چیزی مطابق میل ما نبود
چقدر راحت لگد می زنیم
و چه ساده می شکنیم
همه چیز را