عشق نمیپرسه تو کی هستی؟فقط میگه تو مال منی
عشق نمیپرسه اهل کجایی؟فقط میگه تو قلب من زندگی می کنی
عشق نمیپرسه چی کار می کنی؟فقط میگه باعث می شی قلب من به ضربان بیفته
عشق نمیپرسه چرا دور هستی؟فقط میگه همیشه با منی
عشق نمیپرسه دوستم داری؟فقط میگه دوستت دارم
تقدیم به همه عاشقان دنیا
برام دعا کن عشق من، همین روزا بمیرم ...
آخه دارم از رفتن بدجوری گُر میگیرم ...
دعا کنم که این نفس،تموم شه تا سپیده ...
کسی نفهمه عاشقت، چی تا سحر کشیده ...
مردی دختر سه ساله ای داشت.
روزی مرد به خانه آمد و دید که دخترش گرانترین کاغذ زرورق کتابخانه ی او را برای آرایش یک جعبه کودکانه هدر داده است. مرد، دخترش را به خاطر اینکه کاغذ زرورق گرانبهایش را به هدر داده است تنبیه کرد و دخترک آن شب را با گریه به بستر رفت و خوابید.
حالمان
بد نیست غم کم می خوریم کم که نه! هر روز کم کم می خوریم
آب می خواهم، سرابم می دهند
عشق می ورزم عذابم می دهند
خود نمی دانم کجا رفتم به
خواب از چه بیدارم نکردی؟ آفتاب!!!!
خنجری بر قلب بیمارم زدند بی
گناهی بودم و دارم زدند