علمی ، فرهنگی ، هنری

هر چه می خواهید بیابید

علمی ، فرهنگی ، هنری

هر چه می خواهید بیابید

وقتی رفتم

 

هیچکی از رفتن من غصه نخورد
هیچکی با موندن من شاد نشد
وقتی رفتم کسی قلبش نگرفت
بغض هیچ آدمی فریاد نشد

ادامه مطلب ...

کاش می شد

کاش می شد اشک را تهدید کرد

مدت لبخند را تمدید کرد

کاش می شد در میان لحظه ها

لحظه دیدار را نزدیک کرد



خسته ام اما نه آنقدر که نتوانم تو را دوست داشته باشم

خسته ام اما نه آنقدر که نتوانم تو را دوست داشته باشم

و از کنار نفس های گرمت بی اعتنا بگذرم.

اگر شوق رسیدن به دستهایت نبود،هیچ گاه آغوشم را نمی گشودم

واگر صدای گوشنواز تو نبود از گوشه تنهایی بیرون نمی آمدم.

اگر شوق دیدن چشم هایت نبود هیچ گاه پلک هایم را بیدار نمی کردم

و اگر نسیم حرفهایت نمی وزید،معنای جهانرا نمی فهمیدم...

عشق چیست ؟


شاگردی از استادش پرسید : " عشق چیست ؟ "

استاد در جواب گفت : به گندمزار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور .

اما در هنگام عبور از گندمزار به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی ؟

شاگرد به گندمزار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت .

استاد پرسید : " چه آوردی ؟ "

و شاگرد با حسرت جواب داد : هیچ ! هر چه جلو میرفتم خوشه های پر پشت تر می دیدم و به امید پیدا کردن پر پشت ترین تا انتهای گندمزار رفتم .

استاد گفت : عشق یعنی همین !

شاگرد پرسید : پس ازدواج چیست ؟

استاد به سخن آمد که : به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور .

اما به یاد داشته باش که باز نمی توانی به عقب برگردی !

شاگرد رفت و پس ازمدت کوتاهی با درختی برگشت .

استاد پرسید که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت : به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی که دیدم انتخاب کردم . ترسیدم اگر جلو بروم  باز هم دست خالی برگردم .

استاد باز گفت : ازدواج هم یعنی همین

 !!

شاعران مدحت سرای شهریارانند لیک

خلوتی داریم و حالی با خیال خویشتن 
گر گذاردمان فلک حالی به حال خویشتن 

ادامه مطلب ...